طلوع غم غروب عاشقان

وبلاگ مورد نظر مربو ط اشکان وکاظم و عرشیا است

طلوع غم غروب عاشقان

وبلاگ مورد نظر مربو ط اشکان وکاظم و عرشیا است

می خواهم ببوسمت.................

می خواهم ببوسمت چون که شهد لبانم با لبانت آمیخته

                      شود. می خواهم بدانی بعد از بوسیدن تو روی گل را هم نخواهم بوسی

  چون می ترسم گرمی لبانت از روی لبانم محو شود . می خواهی  ببو سمت.

             می خواهم  با این بوسه به تو بگویم که دریای بوسه عشق چقدر شیرین و   دلچسب است.

کاش.........

کاش آن آینه ای بودم من

که به هر صبح  تو را میدیدم

می کشیدم همه اندام تو را در آغوش

سرو اندام تو با آن همه پیچ  آن همه تاب

آنگه از باغ تنت می چیدم گل صد بوسه ی ناب

اولین روز

سلام به همه دوستان گلم . من اینبار آپ کردم تا دیگه آدمایی مثل کلوچه نتونن یه چنین حرفی رو به من بزنن.

اولین روزی که نگاهم در نگاهت آمیخت

خواستم بگویم.........!

اما سکوت کردم.

گفتم شاید از نگاهم رازم را فهمیده باشی

دوست نداشتم بگوییم دوستت دارم

دوست داشتم درک منی که دوستت دارم

حالا بدان که سکوت من پر از نگفته بود.......