طلوع غم غروب عاشقان

وبلاگ مورد نظر مربو ط اشکان وکاظم و عرشیا است

طلوع غم غروب عاشقان

وبلاگ مورد نظر مربو ط اشکان وکاظم و عرشیا است

کاش آسمون

کاش آسمون حرف کویر را می فهمید و اشک چشمان خود را نثارگونه های خشک او می کرد!

کاش واژه حقیقت آنقدر با لبها صمیمی بود که برای به زبان آوردنش نیاز به شجاعت نبود!

کاش دلها آنقدر خالص بود که قبل از اینکه دستها پایین بیاییند دعاها مستجاب میشد!

کاش شمع حقیقت محبت را در تقلای بال پر سوز پروانه میدید و او را باور میکرد!

کاش در قاموس قصه ها شکوه لبخند در معنای داغ اشک گم نمی شد!

کاش فریاد آنقدر بی صدا بود که حرمت سکوت را نمی شکست!

کاش بهار آنقدر مهربان بود که داغ را به دست خزان نمیسپرد!

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد